از همان روزی که پای تو به این دنیا رسید
غصه هایم یک به یک از قلب و جانم پر کشید
روز میلاد تو دنیا یک صدا خندیده بود
اسمان در مقدمت باران گل باریده بود
تولدت مبارک عمرم
.
.
خیلی خوشحالم از اینکه تو به دنیا اومدی تو
دنیا فهمید که انگار نیمه گمشدمی تو
زندگی خیلی خوبه چونکه خدا تورو داده
روز تولدت برام فرشتشو فرستاده
خدا مهربونی کرد تورو سپرد دست خودم
دستتو گرفتمو فهمیدم عاشقت شدم
آورده دنیا یه دونه اون یه دونه پیش منه
خدا فرشته هاشو که نمیسپره دست همه
تو نمی اومدی پیشم من عاشق کی میشدم
بخاطر اومدنت یه دنیا ممنون توام
خدا مهربونی کرد تورو سپرد دست خودم
دستتو گرفتمو فهمیدم عاشقت شدم
.
.
و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آفرینش
و چه اندازه عجیب است روز ابتدای بودن
و چه اندازه شیرین است امروز ، روز میلادت ، روزی که تو آغاز شدی
میلادت مبارک وجــــــودم
.
.
تمام خنده هایم را نذر کرده ام
تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا
...عطر دستهایت ، دلتنگی ام را به باد می سپارد عشق من
دوست داشتنت تمومی نداره نفســـــــــم
خیلی می خوامــــــت مهربونم
بــــــــــــوووووس
نظرات شما عزیزان:
زهرا
ساعت16:03---11 مرداد 1393
وبت هم جالب و در عین حال زیباست
آدمای احساساتی معمولا وبلاگ های جالبی می سازند چون تک تک واژه ها شون از عواطف سرچشمه میگیره و سرشار از لطافته
موفق باشی امیدوارم هیچ وقت دنیای قشنگت غبار غم نگیره
خوش حال میشم به وب منم سر بزنی
پاسخ:مرسی عزیزم ممنونم که نظرخودتودادی
Zeynab
ساعت10:27---9 مرداد 1393
سلام. خسته نباشید. به ما سر بزنید.
پاسخ:مرسی عزیزم حتما
ادامه مطلب